« فنز » نامه

۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱=۱۲
من برآنم که در این دنیا
خوب بودن _ به خدا _ سهل ترین کار است
و نمی دانم
که چرا انسان
تا این حد
با خوبی
بیگانه است .
 وهمین درد مرا سخت می ازارد
(مشیری)

---

یه نمایشنامه کلاسیک و زیبا که با بازی زیبای و گیرای پرویز پرستویی و بازی طنز حبیب رضایی با آن گریم مخصوص ... تنها برنامه ایست که میتونه شیرینی یک هفته را با آن به پایان ببری ... خدایی ارزش یکساعت تو صف بودن و رو زمین جلوی پای بازیگران رو زمین نشستن را داره ... دل اونایی که خودشونو جریمه میکنن آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآب ...داستان نمایش را اینجا بخونین ...  این نمایش یه وبلاگ هم داره ( ایناهاش ) ... عکسهای نمایش را هم ببینین (اینه) ... ترانه علیدوستی و پرویز پرستویی هم پاسخ بازدیدکنندگان بی بی سی را اینجا داده اند ...
من بازم پایه ام اگه خواستین برین بهم بگین من میام ... ولی به هر نفر یک بلیط بیشتر نمیدن یعنی باید حتما موقع بلیط گرفتن تشریف داشته باشین ( گفته باشم !!!) ...
صحنه اخر تاتر فرانکی(پرستویی) بخاطر از دست دادن برادرش سامی‌ (حبیب رضایی) در حالی که تماشاگران را یک به یک نگاه میکند چشمانش قرمز شده و پر از اشک میشود ... برق اشکهای پرستویی جلوه خاصی داره که خلق چنین صحنه ای فقط از استادی مثه اون برمیاد ...

---

روزای اخر دولت سید محمدمونه ... بهمین دلیل از فردا هرشب اینجا یه خبرایی هست ... تا فردا ... درپناه حق