چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« خطا » نامه

نمیدونم چرا تا میخوام با اون حرف بزنم زبونم بند میاد ...
نمیدونم چرا تا میخوام با اون حرف بزنم تو دلم اشوب میشه ...
نمیدونم ...
نمیدونم ...
...
... اه ...
...
بقول فرشته ام : « اگه جرات بیان حرفت را نداری بدون حرفت فقط در حد حرفه نه بیشتر!!!!! »


این هفته های اخر ماه شعبان هم کلی برکت داره ها !!! ازین عروسی به اون عروسی !!! ازین تولد به اون تولد !!! ازین مراسم به اون مراسم !!!
انگار همه میخوان همه کاراشون را انجام بدهند و تو ماه رمضون توبه کنند!!! مثه بچه ها که تا مادرشون از خونه میره بیرون هرکاری دلشون میخواد انجام میدن و خرابکاری میکنند ولی تا میاد شروع میکنن به گریه و التماس و دروغ و ... که مامان دعواشون نکنه . ولی ما(!!!) معمولا یادمون میره که خدای بالای سرمون همیشه ناظر اعمال و رفتارمون هست ... اگه کاری خطاست همیشه خطاست ...
جالب اینکه تا روز قبل از شروع ماه رمضون تولد و مهمونی دعوتم  و ...
شانس اوردین چند وقته حس نوشتنم نمیاد ...
نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 8 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:57 ق.ظ http://khiarname.blogsky.com

سلام ... مطالبت بدک نیست ولی قالب وبلاگت دهن ملت رو سرویس میکنه...آخه مرد حسابی اینم شد قالب وبلاگ؟عوضش کن داداش من...عجبا!!! اون از اسم وبلاگت که گفتیم چی توش هست اینم از قالب وبلاگت.عجیبه مردم چه اسمهایی انتخاب می کننچغندر نامهواقعا هم چغندره.....

نرگس جمعه 8 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:41 ب.ظ

خوب به نظرمن هم فرشته ات راست میگه...
بد نگذره به شما...از این عروسی به اون عروسی...خوش گذرونی هاتو میکنی بداخلاقیهاتو واسه ما میاری...

همینه که هست ! خبرشو ما میدیم شیرینی هاشو بقیه میخورن!!!!! ( خواستم بگم این به اون در دیدم نه !حالا حالا ها طلبکارم !!!!)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد