چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« موزارت » نامه

ای خداوندگار شکوه و جلال  بی همتا
که سزاواران را ، بی حد وحصر ، رهایی بخشی
مرا نیز فریاد رس ، ای سرچشمه مرحمت
به یاد آور مسیح مهربان
رنج هایی که به سبب نجات ما کشیدی
و مرا به خود وا مگذار در آن روز.
چه ، جستی مرا ؟! خسته و رنجور
و نجات دادی ، مصلوب و رنج کشان
زنهار که به باد دهم زحماتت را !
ای دادگر دادرس جزای ما
مرا ببخش و درگذر
پیش از آن روز حساب
ای دادگر قاضی مکافات ما


این قطعه را چند بار بخونین ! حدس میزنن گفته کیه؟ قسمتی از انجیله ؟
اشتباه کردین ! این اشعار قسمتی از  « رکوئیم » اخرین ساخته موسیقیدان بزرگ تاریخ  « موزارت » است که با پایان یافتن نوشتن این قطعه اهنگ زندگی اش هم پایان یافت ...
یه شب زیبا و بیادماندی در تالار وحدت ، فستیوال بزرگداشت موزارت ، به رهبری لوییس چکناواریان .
کنسرتو ویلن شماره 5 در لاماژور ، کنسرتو پیانو شماره 14 می بمل ماپور ، سه اجرا از اپراهای معروف موزارت ( آریای پاپا گنو از فلوت سحر آمیز ، آریای فیگارو از اپرای عروسی فیگارو ، آریای لپرلو از اپرای دون ژوان ) و اپرا بهمراه اجرای گروه کر « مس تاجگذاری در دوماژور » برنامه های از پیش معین شده بود که با سوپرایزی بیادماندی همراه شد . اجرای فوق العاده « رکوئیم » با رهبری خود  چکناواریان به مناسبت شب درگذشت موزارت حال هوای خاصی به برنامه داد .
با اینکه زیاد از موسیقی کلاسیک سر در نمیارم ولی دو برنامه آخر خیلی بهم مزه داد . بقول استاد چکناواریان ای کاش سیاستمداران هم بجای حرف زدن آواز میخوندند !!!!


 اصلا باورم نمیشد ، ولی وقتی با همون صدای جذاب همیشگی اش شروع به خوندن دکلمه کرد دیدم خود خودشه ! بدون ریش هم خوش تیپ بود . بعد از بازی در سریال « حضرت یوسف » حالا هم مجری برنامه نیمرخ شده ! « پویان » از اولین دوستان اینترنتی ام بود که تو چت روم های شب شعر با هم اشنا شدیم ٬ لحن و تن صداش موقع خوندن اشعار سهراب و فروغ زیبایی و گیرایی خاص خودش را داشت ، اولین دیدارمون هم تو یکی از اجراهای دانشجویی اش تو دانشکده فنی تهران جنوب بود . و تو این مدت3 سال هم دورادور ازش خبر میگرفتم تا اینکه دیروز تو برنامه نیمرخ دیدمش !
 یه لحظه به پشتکارش حسودیم شد و با خودم گفتم این نتیجه همین جمله است که « اگه بخواییم میتونیم »...
پویان عزیز برات ارزوی موفقیت های بیشتری را دارم ...


دیروز : هواپیمای 50میلیون دلاری را میفروشیم بجاش 50 تا سی130 میخریم !!!
امروز : هوپیما پرواز کرد ... هواپیما نقص فنی پیدا کرد ... هواپیما درخواست فرود اضطراری کرد ... هواپیما به ساختمان برخورد کرد ... هواپیما پودر شد ...
فردا :  جعبه سیاه پیدا شد ... کی بود؟ کی بود؟ ... من نبودم ... مقصر کیه ؟ ...خلبان ؟ خدا بیامرزتش! ... مهندس پرواز؟ خدایش رحمت کند! ... شایدم تقصیر خبرنگارانی است که میخواستند با هواپیمای جنگی برن بندرعباس ؟؟؟
و فردا ها ...
17 اذر هم تولد اولین دوست اینترنتی و وبلاگی منه ... وبلاگ گل کلم اش که از دیار استکبار جهانی اپ دیت میشد همیشه همراه چغندر بود !
شیمای عزیز تولدت مبارک ...

نظرات 3 + ارسال نظر
نرگس چهارشنبه 16 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:37 ب.ظ

تولدش مبارک
واااییی..من هم خیلی از صدای این اقا پویان خوشم میاد..واقعا تن قشنگی داره پس رفیق توئه
بالاخره پیدا میشه یه نفر که همه کاسه کوزه ها سرش خراب بشه
کنسرت میری حالا؟؟فرهنگی شدی؟

- ممنون ...
- از دوستان اینترنتیه !!!! واقعت معرکه است ...
- و معمولا اون یک نفر خدا بیامرز شده ...
- بودیم ...

میترا پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ

اینهمه منتظر موندی تولدش برسه .. آخرش همه چی رو خراب کردی ؟!

هادی یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:29 ق.ظ

ببخشید میشه از آقا پویان بپرسید که چطوری میشه مجری تلویزیون شد......من عاشق مجری گری هستم
ممنونم
هادی ۲۰ ساله از تهران

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد