چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« گریه » نامه

کسی مرا دعا کند
من از سکوت آمدم
و حرف های جاری از دهان عشق
برای من شکست یک حریم خانگی است
کسی مرا دعا کند
تمام آرام مرا
صدای خنده ای شکست
ومن ز ترس حادثه گریختم
من از ازل گریختم
من از ابد گریختم
  و بین آن دو را به نام زندگی فریفتم
و زندگی عبور بود
کسی مرا دعا کند
من از عبور خسته ام
و از ادامه سفر
میان یک بغل هراس
به سوگ خاطره نشسته ام
کسی مرا دعا کند
...

م . م


دلم هوس گریه کرده ...
وقتی پشت گوشی شنیدم داره گریه میکنه کلی بهش حسودیم شد ... هم به اون هم به کسی که باعث این اشک شده بود ...
یعنی کسی را داری که برات مهمه ...
کسی هست که براش مهمی ...
کسی هست که برات گریه میکنه ...
کسی هست که براش گریه میکنی ...
کسی هست که امیدت بوده ...
کسی هست که امیدش بودی ...
کسی هست که ...
کسی هست که ...
دلم هوس گریه کرده ...


خیلی وقته میخوام باهات حرف بزنم ولی میترسم ... جراتش را ندارم . شماره ات را میگیرم ولی سریع قطع میکنم ... 
شاید جرات نه شنیدن ندارم ولی « نه » را قبلا گفته بودی ...پس ترسم بخاطر چیه ؟؟؟
خیلی سخته ... خیلی سخته ....
نمیخوام همه چی را بسازم و مثه قبل بشه ولی میخوام بهت بگم در موردم اشتباه کردی ... همیشه همه چی را اونطور که ادم تصور میکنه نیست...
خیلی سخته ... خیلی سخته ...
میدونم « دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است     شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است » ... ولی میخوام بگم خیلی سخته به گناه ناکرده متهم بشی ....
خیلی سخته ... خیلی سخته ...
نمیدونم یادته که ازم پرسیدی چرا علاقه ام را بهت ابراز نمیکردم جوابت گفتم : بخاطر اینکه نمیدونم از پسش برمیام یا نه ! نمیدونم آیا لیاقت این علاقه را دارم یانه !
بهت گفتم : میترسیدم اگه این علاقه ام به نتیجه ای نرسه دیدت نسبت به من عوض بشه ... میترسم واسه همیشه از دستت بدم ... میترسیدم که باعث بشه دیگه نبینمت ...

دیدی ازونی که میترسیدم سرم اومد ... الان فقط میتونم حرفهام را به چشمانت بگم ... چشمانی که دلم خوشه من در نگاهش هستم (بودم) ...

نظرات 9 + ارسال نظر
هستی دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 04:18 ب.ظ http://hastiasadi.blogfa.com

من نظر نمی دمممممممممممممممم

سپهر سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:51 ب.ظ http://www.sepehr90.persianblog.com

سلام .. و من شما رو دعا کردم .... میشه ۱۰۰ تومن

علیک سلام ... بذار به حساب

نرگس چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:57 ق.ظ

عیدت مبارک حاجی...
عجب حس و حالی... این روزا انگار همه هوای گریه دارن حالا هر کسی به دلیلی... به یه بهانه ای...
عجب روزگار غریبی است...

چه عحب !! عید شما هم مبارک ...
...

غریب آشنا پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:08 ب.ظ

بابا آخه طرف از چی چی تو باید خوشش بیاد.به چی چی تو باید دل ببنده.یه نگاه به خودت بنداز.خجالت نمی کشی؟اول خودتو درست کن.

اولا کی گفته باید خوشش بیاد ؟ دوما کی گفته باید دل ببنده ؟ ... اشتب زدی عزیز دل انگیز !!! معلومه اونقدرام آشنا نیستی !!!!!

شیما جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:45 ق.ظ http://viraan.blogsky.com

دل شکسته نکته انحرافی؟چون تو بیشتر دل می شکنی تا دلت بشکنه.آیا می دانی هنر نمی باشد؟؟؟؟؟؟؟

هان !! نمنه !!! منظورت را از « بیشتر » متوجه نشدم !!! ...

غریب آشنا جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:34 ب.ظ

همین که جرات نداشتی کامنت منو تایید کنی نشون می ده که حق با من بوده.خودتو بشکن نه آینه رو

تمام نظرات شما تایید شده !!!

غریب آشنا شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:41 ب.ظ

می دونی یه دختر بیشتر از هر چی از پسر ترسو بدش میاد.تو هم که ماشاالله آخرشی.بعدش از پسر بی عرضه بدش میاد.پسری که نتونه دل دخترو ببره اصلا به چه دردی می خوره.معلومه که تو زندگی مشترک هم کاری ازش بر نمیاد.

نه انگار جدی جدی قسمت دوم اسمت را باید برداری ؛) ...

سعیده یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:07 ق.ظ http://www.saeedeh-d.persianblog.com

سلام
اینو که خوندم اشکم در اومد
امیدوارم همه چی درست بشه
امیدوارم همیشه عشقها همونطوری باشه که ما می‌خوایم
امیدوارم کسی طعم عشق رو تو عشق و عاشقی نچشه
امیدوارم....
و در آخر هم امیدوارم که همیشه موفق باشی حاج آقا چغندر

علیک سلام ...
اشک بهونه دل برای حرفهای نگفته است ... خوشبحال دلت که حرفهاشو زد !!
...
امیدوارم ...

هستی یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:00 ب.ظ

بد اخلاقم خودتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد