چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« آبرو » نامه

وقتی تو را دیدم ، چیزی درون سینه ام به درد آمد ...
وقتی نگاهم به چشمانت افتاد ، خجالت کشیدم ...
وقتی به طرفم آمدی ، نفسم بند آمد ...
وقتی بی تفاوت از کنارم گذشتی

...

فهمیدم که برایت بی ارزشم !!!


بهم گفت : بلوتوثت را روشن کن یه چیزی بدم « حالشو ببری » !!!

گفتم : چی؟

گفت : فیلم « ز » .

با حالتی بی تفاوت گفتم : نمیخوام ! دوست ندارم ببینم !!! تو بلوتوثت را روشن کن یه عکس برات بفرستم ! پرسید عکس چی ؟ گفتم : عکس تو و خانومت را با فتوشاپ یه تغییراتی دادم ، میخوام برات بفرستم !!!
حرفم تموم نشده بود که شروع کرد به داد و فریاد و بد و بیراه گفتن ... بهش گفتم عکس تو وخانومت مشکل داره تو گوشی منه ، اونم عکسی که به خواست خودت تو یه مجلس ازتون گرفتم ! ولی وجود فیلم خصوصی این خانوم تو گوشیت و ارسالش برای دیگران هیچ مشکلی نداره !؟؟؟؟

با اینکه مدت زیادی از این مساله میگذره ، قصد هم نداشتم در این مورد چیزی بنویسم ولی حالم دیگه داره بهم میخوره !!!

تو کوچه ، خیابون ، مدرسه ، دانشگاه ، سر کار ، مترو ، اتوبوس ، مسجد (!!) هنوز صحبت در مورد « ز » و فیلم کزائیه !!! جالب اینه که اکثرا هم این فیلم و دیدند و برای خودشون تفسیر میکنند !!!

اگه مسلمونی اینه ، از مسلمون بودنم متنفرم ... اینکه  « آبرو » را به بی ارزشترین ، به تاراج دهیم ...

 

شاید بزرگترین خطایش این است که بازیگر بود !!!

شاید بزرگترین خطایش این است که ایرانی است !!!
شاید بزرگترین خطایش این است که ایرانی ها با غیرتند !!!
شاید بزرگترین خطایش این است که ایرانی ها با شرفند !!!
شاید بزرگترین خطایش این است که ایرانی ها ...
شاید بزرگترین خطایش این است که ایرانی ها ...

...

شاید بزرگترین خطایش این است که ایرانی ها ، ایرانی اند  !!!

« آبرو » هم خیلی ارزون شده نه ؟!!

 

پ.ن۱:روایت است ؛ حکم سنگسار زنی محرض شد ، تمام مردم شهر برای اجرای حکم جمع شدند ، حضرت علی دستور داد کسانی برای اجرای حکم بمانند که هیج حدی بر انها نباشد !! تنها علی(ع) و حسنین (ع) باقی ماندند !!
پ.ن۲: من هم نخواهم دید ...
  


سئوال مهم : یه دل شکسته را چطور میشه بدست اورد !؟!!!!

نظرات 6 + ارسال نظر
بارون دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 07:21 ق.ظ http://man-o-baroon.blogsky.com

ظاهرا با هم اومدیم اینجا. جالبه...خوشم اومد از نوشته هاتون. اما یک کم بی حوصله نوشتین. آره؟...

مگه با این اوضاع حوصله ای برای ادم میمونه ...

زهرا مهاجری دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:34 ق.ظ http://setarehayezamini.blogsky.com

سلام بر حاج آقا چقندر
من هم مثل شما نخواستم اون فیلم رو ببینم و ندیدم،اما در مورد ابرانی ها یه کم اند رفتید .نه نمی خوام تعصبی برخورد کنم اما معتقدم همه جای دنیا عین هم می مونه اما با شدت وضعف متفاوت.
و اما در مورد سوالتون :دلی که شکست دیگه مثل اولش نمی شه.اما با تلاش و ظرافت بیشتر میشه چینی شکسته رو بند زد،ولی به هر حال یه چینی بند رده س ،باید با احتیاط باهاش رفتار کرد.

اولا : چغندر نه چقندر !!!!
ثانیا : هیچ جای دنیا اینقدر دستگاههای نظارتی بی تفاوت نسبت به این آبروریزی برخورد نمیکنند ُ حداقل آنها ادعای مسلمان بودن نمیکنند !!!
ثالثا : مرسی از راهنمائیتون ...

هاچیپو دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:33 ق.ظ http://samere22.blogfa.com

چرا اینقدر تعصب بیجا؟؟ چرا فکر می کنیم که ایرانی ها با تعصبند؟؟ با غیرتند؟؟ ایرانی ها...
آخه مسلمون!! اگه اینجوری بود که الان بالاترین آمار فقر و فحشا مال ما ها نبود. اینا به قول خودت همش ادعا است.

مگه من غیر این گفتم ؟!!!
( فکر کنم علامت تعجبهای آخر جملاتم را ندیدی !!!!)

هستی دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:54 ق.ظ http://hastiasadi.blogfa.com

ای ول به این حاج آقا
خیلی تمیز می نویسی و شفاف
همیشه حال می کنم

خالی نبند !!!

کیوان امامی دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:59 ب.ظ

حاجی جان باور کن از بدبختی خودم و مردمم دلگیرمو شرمسار.
یکی رو اینقدر بالا میبریم بعد با مخ میکوبیمش زمین اخرشم معذرت...معذرت...معذرت

فکر کنم اینم از خصوصیت ما ایرانی هاست ...

نرگس دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:53 ب.ظ

در مورد این آبرو که من قبلا داد سخن دادم...پس عجالتا چیزی نمیگم..چون به شخصه کاملا موافقم با همه اش...
اما ..اما...
دل شکسته...
باید چینی بندزن ماهری باشی... یه کم لطافت و ظرافت میخواد این کار...یه دل بی کینه میخواد با یه دانایی کامل که دیگه کار قبلی یا هر کار دل شکاننده دیگه ای (کلمه رو!!) تکرار نمیشه...با یه عزم راسخ برای اثبات این ادعا به اون شخص... اونوقت... اگرچه شاید تلاش اولیه ات نتیجه ای در بر نداشته باشه اما مرور زمان خیلی چیزها رو ثابت میکنه...مرور زمان که ترکها رو پاک کرد و به صاحب دل شکسته نشون داد که تو آدم دیگه ای شدی...اونوقت خیلی چیزها عوض میشه...پروسه سختیه..اما شدنیه...تو میتونی حاجی :)

خودمونیم ... سخنرانیت هم بد نیست ها !!! ؛) ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد