گرم یادآوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
شب قشنگی بود ... وقتی صدام میزد ، دلم میلرزید ...
موقع خداحافظی هم نتونستم چیزی بهش بگم ...
یاد فیلم در امتداد شب افتادم ... اون زمانی که سعید کنگرانی تو قایق از خواب بیدار مبشه و مبیبینه خورشید طلوع کرده و به خورشید بد و بیراه میگه !
ای کاش میشد تا صبح کنارش میموندم ، ای کاش زمان می ایستاد ...
ایکاش میتونستم بازم به چشماش خیره بشم ...
دلم براش تنگ میشه ...
از الکامپ تا جیتکس :
خوب چی بگم !؟؟؟؟
فقط یه چیزایی میگم که دلتون بسوزه :
تو الکامپ ، ما را خارجی ها عددی حساب نمیکنن داخلی ها هم تحریم میکنن ٬ جیتکس اونارا تمام عالم و آدم پوشش میدن !!
الکامپ ما شبیه گردش آخر هفته است ولی تو جیتکس اونا ورود افراد زیر 18سال و افراد بدون بیزینس کارت ممنوعه !!
ورودی نمایشگاه 30درهم حدود 7.500تومن بود و ارزش نمایشگاه خیلی بالاتر از این بود ولی یاد الکامپ ما بخیر که ورودی 1000تومنش همه را شاکی کرده بود .
تو الکامپ ما همان چیزایی که تو بازار موجود است را برای معرفی ارائه میکنند ولی اونجا جدیدترین محصولات ارائه نشده به بازار هم میشد دید !!!
تو الکامپ باید التماس کنی تا یه برشور یا اطلاعات بهتون بدن ولی تو جیتکس اونا التماسمون میکردند که از بروشورشون استفاده کنین !!
تو الکامپ شلوغترین غرفه ها غرفه های مواد غذایی است ولی تو کل جیتکس دو تا غرفه مواد غذایی بیشتر نبود !!
تو الکامپ عمرا بتونین تو گرما با تی شرت دووم بیارین ولی تو گرمای دبی تو ساختمان برگزاری نمایشگاه ، با کت و شلوار اصلا احساس گرما نداشتیم !!!!
تو الکامپ ما باید یکساعت منتظر تاکسی باشی یکساعت هم تو ترافیک بمونی ولی اونجا مینی بوس ها مجانی شما را تا ایستگاههای تاکسی ( که حدود 15دقیقیه با نمایشگاه فاصله داشت ) میبردند و اونجا تاکسی ها ردیف منتظر شما بودند !!!
تو الکامپ ما عمرا جایزه و آفر ارزشمندی پیدا بشه ( البته بچز غرفه شرکت هستی عزیز) ولی تو غرفهEA-games به تمام شرکت کنندگانش یه کیف لب تاب و یک نفر از 7نفر یه لب تاب جایزه میداد.
تو الکامپ میتونستین 5تا نمایندهMSI میدیدیم ولی اونجا از هر شرکت تنها یک نماینده حضور داشت .
وقتی تو غرفه ماکروسافت در حال قدم زدن بودم و دیدم نرم افزار outlook را 300دلار میفروختن یاد سی دی های KING خودمون افتادم که تمام نرم افزار ماکروسافت را رو یه سدی 500تومن میشه خرید!!!
تو غرفه ها کلی اطلاعات در مورد محصولات ( چه نرم افزاری و چه سخت افزاری ) بهتون میدادند و تا تجهیزات میخواستین با تردید با ایرانی ها برخود داشتند !!!
خلاصه فرصت خیلی خوبی واسه بیزینس من ها بود !!! به من چه ربطی داشت ! من اونجا چیکار میکردم نمیدونم !!!
(عکسهای مربوط به نمایشگاه جیتکس )
پ.ن۱: دوستامو راحت بدست نیاوردم که راحت از دستشون بدم ! « دوتا دوست میتونن واسه همیشه برای هم دوتا دوست بمونن » ! مگه نه ؟!!
پ.ن۲: گفته بودم بی جنبه ام ! خودم هم فکر نمیکردم اینقدر بی جنبه باشم ! حالا قبول کردی ؟! بابت همه اشتباهام معذرت میخوام !!
تو اونجا چیکار میکردی... ؟؟دیگه خارجی شدی رفت... ا ز دست رفتی دیگه حاجی!!:)) خوش گذشت حالا...سوغاتی چی پس؟؟
سوغاتیت را گذاشتم با کادوی تولدت باهم بهت بدم !!!
کاشکی دنیا یه طوری می گشت که دوستیا هم دائمی
می شدن
دنیا را خودمون میگردونیم ... دوستی ها را هم خودمون میتونیم دائمی کنیم !!
شباهنگام ...
ای رفته از برم به دیار دور دست
با هر نگین اشک به چشم تر منی.(نگران نباش بر میگرده)
امیدوارم ...
1- سلام
۲- خیلی بی شعور بی شخصیتی که بدون خداحافظی رفتی دیار فرنگ!!!
۳- خیلی بی شعور بی شخصیت تری اگه سوغاتی نیاورده باشی
۴- حالا سوغاتی آوردی یا نه؟؟؟؟!!!
۱- علیک سلام
۲- خانوم ادب داشته باش اینجا خانواده رد میشه ...
۳- هی ما هیچی نمیگیم هی میاد بد و بیراه میگه ...
۴- سوغاتی اوردم ولی کلاغه ( حمید ) خورد ...
سلام حاج آقا
خوبی
این اسکاول یه روانشناسه
در ضمن خانوم هم هست
ای ول به این جملت....
علیک ... اهان خیالم راحت شد ... ؛)
سامولیک.
ها ولک از جیتکس چی برا ما تحفه آوردی؟؟؟؟
« تشریف » اوردم ولک ...
هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه اما حداقل می تونه یادش بده که وقتی شکست ؛ لبه تیزش دست اونیرو که شکستتش رو نبره[گل][گل][گل]
هان ... !!! یکی اینو زیرنویس بده {گل} {گل}
من سکوت یک شب طولانی ام
اولین همسایهء ویرانی ام
سرگذشت یک دل شرجی و گرم
دفتر خط خوردهء پیشانی ام