چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« ( حذف شد ) » نامه

شروع صبحم
پایان شبم
فکر و اندیشه ام
نام تو ست
توئی که برایم با همه فرق می کنی

پ.ن : :(


دارم از عروسی میام ... ازون عروسی ها که بقول معروف همه ترکوندن !! ... اصلا تو مودش نبودم ... برام مرحله شام بهترین مرحله اش بود چون شام یعنی پایان برنامه ... ای کاش میتونستم زمان را به عقب برگردونم ...
... ( حذف شد )
ادمی بعضی وقتها اصلا حوصله شلوغی را نداره ! تو تنهایی خودش هم فقط خاطره ها و فرصت ها به سراغ ادم میاد ... دنبال گوشی ٬ دلی ٬ کسی میگرده که حرفهاش را با اون بزنه ... ولی هر دلی مشکل خاص خودش را داره ... اصلا به بقیه چه که دلت از چی گرفته ... و واسه چی دلتنگه ...
... ( حذف شد )
... ( حذف شد )
آخ جون بالاخره این تعطیلات هم تموم شد ...

پ.ن : مینویسم که بعدا بدونم یه روز دلتنگت میشدم تا قدرت را بیشتر بدونم !!

نظرات 3 + ارسال نظر
هاچیپو یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:05 ق.ظ http://samere22.blogfa.com

تو که حوصله نداشتی میگفتی من جات برم عروسی ... دلم لک زده ...

نگار یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:36 ب.ظ http://mardomak.blogfa.com

سلام حاجی من درکت میکنم اما میخوام بگم تموم درددلهات رو فقط با خودش بگو.بی منت تمومشو میشنوه و کمکت میکنه.عیدت هم مبارک

مهدیه دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:00 ب.ظ http://paradisegirl.blogfa.com

تو که می‌خواستی حذف کنی چرا نوشتی؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد