چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« مست » نامه ۲

برای آنکه (حتی شده  کمی )زندگی کرد دو تولد لازم است
تولد جسم و سپس تولد روح
هردو تولد مانند کنده شدن هستند
تولد اول بدن را به این دنیا می افکند
تولد دوم روح را به آسمان می فرستد
تولد دوم من زمانی بود که تورا دیدم!

دیشب مست در آغوشت بودم ... گفتم و شنیدی ... بوسیدی و بوسیدم ... گفتی و شنیدم ... برایت خواندم از آرزوهایم ... برایت گفتم از فرصتی که بهم دادی و من از دست دادم ... برایت گفتم از حسادت هایم ... فقط ... خدایا ! دلم برای خنده هاش تنگ شده ...

پ.ن۱ : راست میگی « عرضه لذت بردن از لحظه هام را ندارم !! »
پ.ن۲ : سرخ ٬ آبی ٬ محال ٬ نیلی ٬ جرم ٬ جدا ٬ سیاه ٬ نارنجی
پ.ن۳ : یادت باشه قول دادی ... قول تو مثه قول من نباشه ها !!!
پ.ن۴ : خوب خوبم ! تووووووووووووووووپ ! اما دلتنگ !
پ.ن۵ : برام دعا کنید !
پ.ن۶ : جنبه هم خوبه ها ! دو خط متن نوشتم و این همه پی نوشت !

نظرات 3 + ارسال نظر
نرگس چهارشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:33 ب.ظ

ببینم..یه چیزی... من میشه بگم دلم تنگ شده واسه اون حال و هوای شاد وبلاگت؟؟ اصلا من این پ. ن آخر رو که خوندم کیف کردم... میشه دیگه بسه؟؟ میشه همه چیزو بپذیری و لبخند بزنی؟؟؟؟

مهدیه جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:20 ب.ظ http://paradisegirl.blogfa.com

واقعا که..
بی جنبه...
نه عرضه داری نه جنبه.. D:
هم راست گفته، هم راست می گی...
لااقل جرات داشته باش بعضی از واقعیت ها رو بپذیر...
ااقل توانایی داشته باش یه چیزایی رو تغییر بده در خودت...

بهزاد جلایی شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:40 ق.ظ http://www.behzad-djalaei.blogfa.com/

سلام

بی جنبه :دی خوبی ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد