چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« خاطرات » نامه

خاطراتم از آن « من » است ...
حتی اگر از آن « تو » نیست ...
نمیگذارم به « او » دهی ...

پ.ن۱ : من ٬ درد ٬ تو ٬ برف ٬ او ٬ تو ...
پ.ن۲ : صدایت کردم اما فقط نگاهم کردی ...

نظرات 3 + ارسال نظر
شهره شنبه 15 دی‌ماه سال 1386 ساعت 06:42 ب.ظ http://www.aveh.blogsky.com

حاج آقا ها چی هستند که چغندر هم بشوند.یک دور دیگه بخون ببین چی نوشتی ؟اصلا هم خودش و ول کن هم خاطراتش فقط برف وبچسب

مهدیه شنبه 15 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:22 ب.ظ http://paradisegirl.blogfa.com/

ای بابا
تو که باز داری غر می‌زنی...

الناز یکشنبه 16 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:15 ب.ظ http://setare-ye-shab.blogsky.com/

سلام چطوری حاجی؟
خاطره خوشش خوبه ولی ببشخید خیلی عرذ میخواهم میگم ای لعنت به این وجود خاطره های بد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد