چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« آرزو » نامه

 

بالاخره بارون اومد ...  

پ.ن: دوباره تو این بارون « من » مست در آغوش « تو » هستم و « من » تو را نگاهت میکنم و « تو » مرا میبوسی ...