باز شب ...
باز باران ...
باز تو ...
باز من ...
باز همان قصه قدیمی دلتنگی من !
دلتنگی های به اندازه همهی بارانهای این شبها ...
آیا تو هم دلت برایم تنگ میشود؟
نمیدانم این باران ها ٬ این شبها یا حتی این دلتنگی ها چه نوعی است!!
خوب یا بد !
اما میدانم برای تو ست ! پس خوب است !
آیا در این باران ها یادم میکنی ؟!
پ.ن: آیا تو هم دلت برایم تنگ میشود؟
- اردیبشت آمد ...
نیامدی ...
خرداد آمد ...
نیامدی ...
در میان کادوهای تولدم بدنبال تو میگردم ...
تولدم مبارک ...
نبینم دلتنگ کسی باشی که نمیدانی به یادت هست یا نه!!
راستی من یادم بود که تولدته... اما با خودم گفتم که حتما با کسی یا کسانی برای خودت جشن گرفتی . شاید هم داری پیتزا"" گارچ و قوشت"" میخوری!!!
در هر صورت یک سال پیرتر شدیم...
تولدت مبارک عزیز
دیگه دنبالش نمی گردم.. جایی گمش کردم که دیگه هیچ وقت پیدا نمی شه.. دلم تنگه. برای خودم دلم تنگه. برای خود ی که یک زمان می شناختم ولی اونو هم گم کردم و دیگه هیچ وقت پیدا نمی شه..
تولدت مبارک
زیاد نگرد نمی اد
می دونم
باز هم نخواهد آمد..
آقا ایام پر فیض رمضان ر زیاد یادتون کردیم .الان هم خواستیم یادی داشته باشیم ...
واسه تبریک تولد دیره ؟
تولدت مبارک !
اگه دیره , این تبریک رو پیشاپیش واسه سال دیگه گفتم !!!