چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« ویزا » نامه

 گفت : تفاوت اینجا با آنجا این است که تو « آن جایی » !
گفتم : مدت هاست که در آرزوی رفتن از « این جایم » ! اما اجازه نمی دهی ! 


مینویسم تا فراموش نکنم : 

نمیدونم داوود را میشناسین یا نه ؟! از دوستان قدیمیمه که حدود ۱۰ سالی هست همدیگه را میشناسیم و تو شرکت آلفا سیستم که بودم باهم پروژه هایی داشتیم ... این پسر سال گذشته واسه تحصیل تو سوئد اقدام کرد و قبول شد و الان اونجاست ...
دو سه ما قبل دعوتنامه ای برام فرستاد که بهمراه خانواده اش و یه چندتا از دوستاش یه سفر به اروپا داشته باشیم ... ماهم مدارک را آماده کردیم ( سند آپارتمانم ٬ گواهی اشتغال به کار و ... ) و اوایل خرداد اقدام کردیم . سفارت شلوغ بود چیزی حدود ۲۵۰نفر جهت ویزا چه تحصیلی چه توریستی تو صف بودند ٬ ماهم مثه بقیه مراحل کار را انجام دادیم... جالب اینکه همه کارکنان سفارت هم ایرانی بودند ! حتی افسری که با من مصاحبه کرد ! تمام مدارک را تحویلشون دادم و منم مطمئن ازینکه ایرادی از پرونده من نخواهند گرفت ( چون از نظر موقعیتی خیلی شرایطم بهتر از بقیه بچه های گروه بود )  

همه بچه ها ویزاشون اماده شد جز من !! دلیلشون این بود که : تضمینی برای خروج ایشان از منطقه شینگن وجود ندارد !!!! و مهر زیبای ریجکت تو پاسپورتم ثبت شد !

خوب فکر میکنم بتونین احساسم را درک کنید !!! 

خلاصه تصمیم گرفتم در کمال ناامیدی به نتیجه اعتراض کنم ! پس از ایمیل نگاری های فراوان بین من و سفارت ! سه روز قبل ایمیلی از سفارت بهم ارسال شد که ویزای شما به مدت دوهفته از تاریخ ... تا ... صادر شده است !!!!
باورم نمیشد !  همه دوستان و اشنایان خوشحال ازین اتفاق ! منم که قصد داشتم هفته اول جولای ( هفته پیش رو ) اونجا باشم ٬ سریع شروع کردم به اماده سازی ملزومات . بلیط ۸۰۰تومنی را ۱میلیون و ۳۵۰ هزارتومن رزو کردم ! با کمک داوود برنامه حرکت قطارهای بین شهری و کشوری را هم  چک کردیم ! از طریق سایت کوچ سورفینگ ٬ شروع به جمع اوری اطلاعات و یافتن هاست کردم ! خلاصه همه چی را اماده کردم واسه سفر دور اروپا در ۱۴ روز  ... 

دیروز سفارت بودم تا ویزام را بگیرم ! مسئول تحویل ویزا بهم گفت : درخواست بازنگیریتون هنوز در جریانه و جوابی ارسال نشده !!!!!!! و این خانوم ... که جواب ایمیل را دادن نمیدونیم رو چه حسابی این جواب را برات فرستاده :( ... و هنوز افسر بازنگری به درخواستتون جواب ندادن !
شما بودین چه حسی بهتون دست میداد ؟!؟ الان من تو اون حسم !

نتیجه : هرکاری را که ایرانی ها دست بگیرن ٬‌بهتر از این نمیشه !

نظرات 1 + ارسال نظر
لاله شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:13 ق.ظ http://donyaye1fereshte.blogfa.com/

حس چیه دیگه!!! اگه من تو این شرایط قرار می گرفتم حسابی قاطی می کردم! در یک قدمی بر آورده شدن یکی از آرزو هام باشم( سفر دور اروپا واسه من آرزوئه :) ) بعد بگن نمی شه!!! ولی امیدوارم کارات جور بشه آخرش!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد