چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« شانس » نامه

بالاخره اومد ...
بالاخره دیدمش ...
بعد این همه مدت با اونچیزی که تصور میکردم هیچ تفاوتی نداشت ...
عینک هم بهش میومد ... شبیه بچه مثبت ها شده بود ...
امیدوارم اخرین سفرش بوده باشه !!!!!!!!!!!!



نتیجه های دانشگاه ازاد هم اعلام شد ...
اخرین رتبه قبولی :۲۰
رتبه داوطلب : ۴۵
نمره اخرین فرد قبول : ۶۳۱۵
نمره داوطلب :۶۲۱۳
....
تعداد کل شرکت کننده ها هم حدود ۸۰۰نفر بود ...
اگه شانس داشتم که ...
به سرم زده واسه قبولی سال دیگه ام اون کاری که دوست ندارم را انجام بدم ... تو خدمت که خیلی کمکم کرد ! خدا را چه دیدی شاید تو کنکور هم کمکم کنه !!!!!!!!!



میخوام یه تصمیمی بگیرم ولی خیلی میترسم ... ای کاش مثه قدیمها میشد به حرفهام گوش کنه ... ای کاش میشد مثه قدیمها کمکم کنه ... ولی خیلی وقته دیگه سراغی ازم نمیگیره نکنه از خاطرش فراموش شدم ...
شاید ...
شاید ...
ولی نه ! مطمئنم که من فراموشش نکردم و نخواهم کرد ...

« شب » نامه

یه شب زیبا ... چه حالی میده ! تو تاریکی وسط درختهای پارک طالقانی دراز کشیده باشی و تنها صدایی که میشنوی صدای قل قل باشه !!!!!!!!
دوست داشتم همونجا میموندم و درحالیکه ستاره ها را میشمرم و اهنگ زیر را می شنیدم می خوابیدم ...


Dido - Thank You
(download: 1.7mg)


My tea's gone cold, I'm wondering why I
Got out of bed at all
The morning rain clouds up my window,
And I can't see at all
And even if I could it'd all be grey
Put your picture on my wall
It reminds me that it's not so bad
It's not so bad

I drank too much last night, got bills to pay
My head just feels in pain
I missed the bus and there'll be hell today
I'm late for work again
And even if I'm there, they'll all imply
That I might not last the day
And then you call me and it's not so bad
It's not so bad

I want to thank you
For giving me the best day of my life
Oh, just to be with you
Is like having the best day of my life

Push the door,I'm home at last
And I'm soaking through and through
Then you handed me a towel
And all I see is you
And even if my house falls down now
I wouldn't have a clue
Because you're near me and

I want to thank you
For giving me the best day of my life
Oh, just to be with you
Is like having the best day of my life


البته یکم شعرش +۱۸ است ...

« تو » نامه

این هفته ازون هفته های خسته کننده است ... احساس خستگی شدید دارم ... هوس یکم شیطونی کردم ... هوس کردم یه صبح تا شب ( شایدم شب تا صبح ) تو دل یه کوه دراز بکشم و به اسمون نگاه کنم ... خیلی خسته ام ... الان که دارم مینویسم ۷تا سیستم کامپیوتر دوروبرم ریخته و هر کدوم یه مرگشونه و دارن بدون مونیتور کار خودشونو انجام میدن ( چون مونیتورش به سیستم خودم وصله ! سیستم منم که به اینترنت وصله و... ) ... ساعت ۳۰:.. نیمه شبه و هنوز هیچکاری نکردم ... دوست دارم تا فردا ظهر بگیرم بخوابم ... خدایی خیلی دارم چرت و پرت میگم میدونم ...
ای خدا... 
...
زندگی کارمندی هم داره یکنواخت میشه ...


ارزو دارم ٬ اگه قراره یه روز به یه مهربونی اعتماد کنم و اونم به من اعتماد کنه ...
 اون مهربون تو باشی ...

تو تو تو تو تو تو تو تو  تو  تو تو

« کار » نامه

دوستی پرسید : « اگه نسبت به کسی یه احساس قشنگی بهتون دست بده و بترسید احساستون را بهش بگین چیکار میکنین ؟!! ترس از « جواب رد » شنیدن نیست ! ترس از قطع رابطه است ... میترسی بخاطر حرفت یه سری از دوستای مهربونت را از دست بدی ... خلاصه چیکار میکنی ؟! »
با اینهمه ادعام نتونستم جوابی بهش بدم ... نظر شما چیه ؟
هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم ...

از فردا هم نمایش « پنجره ها » به کارگردانی فرهاد آئیش در سالن اصلی تاتر شهر اجرا میشه ! کلی مزه میده ادم ساعت ۷ بره دم گیشه همون لحظه بلیط بگیره بره داخل !!! واسه ۵شنبه بلیط پیش فروش دارم ... دلی بعضی ها آب ...
سئوال من از ترانه علیدوستی تو جلسه پرسش و پاسخ « فنز » بدجوری بازتاب جهانی پیدا کرده !!!! (کلی احساس خود بزرگ بینی بهم دست داده)... متن جلسه را از در سایت ایسنا بخوانید.

فعلا همه چی امن و امانه . کار ٬ کار ٬ کار ...

« علی » نامه

عزیزان عیدتان مبارک ...
...
حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید: موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ فى سبیل اللّه ـ موقع ناراحتى و آه کشیدن مظلوم. در چنین موقعیت ها مانعى براى استجابت دعا نیست.
...
التماس دعا

« السلام » نامه

شعر زیر از شاهکارهای رامین عزیزه ٬بهش دست مریزاد میگم ... با خوندنش احساس خیلی قشنگی بهم دست داد ... تو این هفته بلبشویی که داشتم تنها چیزی بود که تونست قدری ارومم کنه ... با اجازه رامین گلم ٬ تقدیم به شما عزیزان :
چشمهایت، عشق بر من یـــــاد داد
دین و دنــیـــای مــــرا، بر بـــــاد داد
درس ِ مُــــردن را، ز عشق آموختم
وَه، عجب درسی به من استاد داد

شهـرزاد ِ شهر  ِ عشقی، من غلام
اَلـسّــــلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّــلام

***
بر دلم لعنت، که عاشق گشت باز
آبـــرو دارم دلـــــــــم، با من بســـاز
سِرّ  ِ خود پنهان نمــا، از این و آن
با کسی بازش مگو، این ســرّ و راز

تـــا ابـــد معبود ِ عشقــم، یک کلام
اَلسّـلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّـــــلام

***
کــوچـــهء دلـــدادگی را، یاد کن
لـحظــــه‌ای با من بیا، فریاد کن
شیشهء عمـر مرا، در هم شکن
وآنگــــه از عشقم، ز نو بنیاد کن

لطف و رحمت، بر تو باشد مُسْتَدام
اَلسّـلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّــــــلام

***

خانه را اینـــک، چراغــانی کنید
خلق ِعالم را، به مهمــانی کنید
جشن ِ دامادیست، در کاشانه‌ام
هجله‌ام با شمـــع، نورانی کنید

من «بلی» می‌گویم، اما زهرکام
اَلسّـلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّــلام

***
شد بهار و، فصل ِ تابستان رسید
بـعــد از این، پائـــیـــز می‌آیـد پدید
فصــل پائــیـــز آمدم، در این جهان
هــم در ایــن ایـــام، گـــردم ناپدید

از خــزان، بانگ ِ رحیل آید مـــدام
اَلسّـلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّــلام

***
بــــــاز آوای خـــــــزان آید بگــــوش
من به دل فریاد و، اندر لب خموش
زیر  ِ پــایـــم، نالــــه‌هـــای برگـــها
می‌روم با کولــه‌بار  ِ غــــم، بدوش

بــــــر زبـــانــــم لیک، آید از تو نام
اَلسّــلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّــلام

***
لحظه‌ها می‌میرد اینجا، بس جمیل
مـــن مــیــان ِ لحظه‌ها، خار و ذلیل
آه، اکنـــــون لحظه‌ای پژمرد و رفت
لحظــــه‌ای از لحظه‌هایم، بی‌دلیل

نیست بی تو، لحظه‌هـای من به کام
اَلسّـــــلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّـــــلام

***
آتشـی آمـــــد، دلم سوزاند و رفت
کودک ِ احساس را، خواباند و رفت
چـــون نبـــــودم، زنده‌تر بودم از این
زنــــــدگـــی آمد، مرا میراند و رفت

زندگانی هم، شده بر من حــــــرام
اَلسّـــــلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّــلام

***

خـــــاک می‌خواند مرا، دائم به کام
من به خاک ِ سرد، می‌گویم سلام
بــا تــــن ِ مـــــن، خاک دارد اُلفتی
بر لبم می‌لـــغــــزد آرام، این کـلام

اَشْــهَـــدم، در قبر و، در روز  ِ قیــام
اَلسّـــلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّـــــلام

***
قِصـــــه‌ام با عشق ِ تو، پایان گرفت
غُصـــــــه‌های دل، مرا دامان گرفت
وقــت لالایـــی شــــد و، رامین ِ تو
در میان ِ گور  ِ خود، سامان گرفت

یک سخـــن دارم، و بعد از آن تمام
اَلسّـــلام آرام  ِ جــانـــم، اَلسّــلام

« +۱۸ » نامه

+۱۸
پیشنهاد میکنم اگه اعصابتون مثه من ضعیفه نبینید !!!!!!
میدونم ! از من گفتن از شما هم نشنیدن...
...
...
چه باید گفت ؟
چه باید کرد ؟

« اسفالت » نامه

تو کلاس اصول مدیریت نشسته بودیم ؛ یکی از سوپروایزرهای لاین عطریات یکی از صفحات سررسیدش را به من نشون داد ٬ دو تا نکته جالب در مورد « ازدواج » نوشته بود :
- با زنی ازدواج کن که اگر مرد می بود بهترین دوست تو بود !!!!!!(براون)
- اگر همسر خود را به صورتی که ارزو دارید انتخاب نکنید هر دو نفر را بدبخت میکنید !!!!(یادم نیست از کی بود!)
با نکته اولش بسیار موافقم ... دقت کردین ؟؟ اونهایی در زندگی زناشویی موفق ترند که رابطه دوستیشان نسبت به زناشویی شان بیشتر به چشم میاید...
حالا هم که خدا را شکر برنامه « هزار راه نرفته تموم » شده ... ما گیر دادیم و ول نمیکنیم ...

راستی کابینه دکتر هم اعلام شد ! بعد اینهمه موش و گربه بازی یه گروهان سپاهی کابینه را دست گرفتند ... کابینه جوان را هم دیدیم میانگین ۴۸سال !!! کابینه ۷۰میلیونی را هم دیدیم !!!! بقول معروف خدا عاقبت ما را بخیر کند ... اسفالت کاری شروع میشود ....
راستی جمعه نمایش فنز را دوباره رفتم دیدم ... اینبار جلسه پرسش و پاسخ هم بود ... چقدر با پرستویی کل کل کردیم ... طفلی ترانه علی دوستی هم کلی مظلوم نشسته بود ٬ من بهش گیر دادم ... متن گزارش جلسه را اینجا بخونین ...

« puzzle » نامه

friends are like puzzle pieces
if one goes away, that piece can never be replaced
and the puzzle will never be whole again
you are a piece i will keep forever


خیلی دلم گرفته ... خیلی ...حوصله اینکه ساعت ۰ بشه و مطلبم را ارسال کنم ندارم ...
این بارونهای شبونه هم تمومی نداره !!!

« سفر » نامه

 ۱=۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱


هیچ دقت کردین ؟!
همیشه یه عزیزی رفته سفر یا یه عزیز داره از سفر میاد ...
هممون همیشه در حال سفریم ...
یا داریم میریم یا داریم میاییم ...
ولی من ...
یه عزیز دارم که رفته سفر...
                                سفرت سلامت ... منو هم دعا کن ...
دارم دور شدنش را احساس میکنم...
یه عزیز دیگه دارم که داره از سفر میاد ...
                      تو هم سفرت سلامت ... منو هم دعا کن ...
دارم نزدیک شدنش را احساس میکنم ...
از طرفی ما هم مسافریم ! هی از خودمون دور میشیم و نزدیک !!!!!!
پس :
سفرمون سلامت ٬ التماس دعا ...

پ.ن: نوشته های این چندروزم ٬ حرفهای دلمه ! ببخشید که حرفهاش اصلا جالب و واضح نیست !