چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

چغندرنامه

روزنوشت های حاج اقا چغندر

« هدف » نامه

این همه پیچ ، این همه گذر
این همه چراغ ، این همه علامت
و همچنان استوار به وفادار ماندن به راهم
به خودم ، هدفم و تو ...
وفایی که مرا و تو را بسوی هدف راه مینماید
...

پ.ن : خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من ... ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت


امروز بعد مدتها یه تصمیم گرفتم و یه هدف برا خودم مشخص کردم تا رسیدن به اون هدف از پا ننشستم  (!!!! خودمم هم با فعلش یه جورایی حال کردم)... کلی فضولیتون گل کرده که ببینین چه خبر بوده ٬ نه ؟؟؟!!

تصمیم : کوه نوردی
هدف : صعود به بلندترین قله تهران ... توچال
مسیر : دربند ... شیرپلا ...قله توچال

منکه اصلا سابقه نداشته بیشتر از دو سه ساعت کوهنوردی کنم ... دقیقا از ساعت ۴صبح که حرکت کردیم تا ساعت ۲ که به قله رسیدیم در حال حرکت بودیم (بجز دو تا یه ساعت استراحت )  یعنی هشت ساعت !!!! اونم کوه نوردی !!!!!
نمیدونین قدم زدن رو یال کوه که دو طرفت پرتگاه است چه لذتی داره !! لذتی همراه با ترس !! حالا اگه رو یال بلندترین قله باشه !! همه کوههای پشت اون واقعا زیبا هستند از طرفی کل تهران هم زیرپاتونه !!!
(اگر هم دلتون خواست راحتتر تجربه کنید میتونین با تله برین ایستگاه ۷ توچال ازون جا دیگه باید مجبوری نیمساعت کوه نوردی کنین )

بین راه که برای صبحانه در شیرپلا بودیم تصمیم داشتم برگردم ... با خودم گفتم که بهونه عدم حصول همه هدفهام را عوامل خارجی اون میدونستم ... تو این یکی دیگه بهونه ای ندارم ... گفتم میمونم تا آخرش ... نمیدونین وقتی به قله رسیدم چه لذتی بهم دست داد ( ای کاش میشد تا باهم تجربه اش کنیم ) ...و به این نتیجه رسیدم  اینکه اگه بخوام حتما میتونم ...

پ.ن۱ : هنوز بزرگترین هدفم مونده !؟!!!
پ.ن ۲ : کسی در مورد پست قبل نظری نداره ؟!!!

پس نوشت : طالع روزانه : برای تحقق یک هدف مهم فرصتی طلایی پیش خواهد آمد. همیشه فکر می کردی اگر این حادثه بیفتد چه ها خواهد شد. اکنون این حادثه نزدیک می شود و باید دید تو چه می کنی. (!!!!!!)

« تاثیر گذاشته شده » نامه

« ماه » من در کنارم باش ...
« خورشید » برای همیشه کنار خواهد رفت ...

پ.ن : های عزیز ... گودمورنیگ ...

توضیح و پوزش : نوشته قبل بلاگم از نوشته های « دختر اردیبهشت » بود که بدون ذکر نام ایشان نوشته بودم ... لذا از ایشان پوزش میطلبیم ... ( خوب چیکار کنم قشنگ بود خوب !!!! )


خدایی جالبه ها ! یه نفر ( فکر کنم اقا باشه اگه اسمش درست را درست نوشته باشه «غ.ش» ) ... ساعت ۳نصفه شب اومده توبلاگم ٬ اونم مستقیم بدون کمک از هیچ لینکی !!! ( با تشکر فراوان از وبگذر ) قسمت تاثیرگذارها را خونده و در مورد  بند۷ ( خانم س )  فحش و بد و بیراه نوشته و در اخرش نوشته ؛

« ... دوست داری وقتی ازدواج کردی یکی با زنت از این کارا بکنه  . نا سلامتی دیگه شوهر داره . ممنونت می شم ... »

هرچی فکر کردم منظورش را ( از ینکارا ) متوجه نشدم ...بعدشم شوهر داشتن چه ربطی داره ... بعد از ناسزاهایی که گفته ( «...» اول فحشها بود ) جمله « ممونت میشم » را موندم واسه چی نوشته ...

واسم خیلی جالب بود !!! شاید هم حق داشته !!!!! نظر شما چیه ؟؟... 

 

« SMS » نامه

5شنبه :

8am: hi aziz ...
10 am : wooow , Im in manjil ! ina ke micharkhe esmesh chiye ??? :P
12 am : owww ! Rasht 10 km ! kari oonja nadari !
1 pm : Im in ZibaKenar ! Bade nahar Mirim darya !!!!
3 pm : Hanooz darya mano nadide :D
5 pm : Wooooooow ! SEA !
7 pm : emshab aro30 Davat shodim :D ...aroo30 2khtare hamsaye ke vila ra ejare kardim !
10 pm : owww ! Boa ! in arooosie che khabarie !! hey migan " Boshi Moshi man toro vakham "

جمعه :

1 am : mahtab ... darya ... sahel ...
1:05 am : ghelyoooooooooooooooooooon ! vali heyf nisti ...!
8 am : goodmorning aziz ... Fekr kardi man nabasham  behet sobh bekheyr nemigam :P
9 am : pashe ha mano khordan ! tamame badanam Mikhare :(( !
11 am : Vilamoon ra avaz kardim ! farda shab arosi pesar amooe saheb khoonas baz davat shodim :-"
1 pm : (ba lahji shomali bekhoon !) ... Boji Moji ! Darya moji ! Abtani koni ! shenemali koni ! aro30 shomali chatr bazi ! jaye azizi khali !
4 pm : kenare darya daram ghadam mizanam ! ey kash booodi "Bad akhlagh" !

شنبه :

9 am : salam aziz , darim mirim masoule jat khaliye :(
1 pm : man alan Masulam ! heyf ...
5 pm : namarda ! taze darim nahar mikhorim !
10 pm : Nesfemoon raftan arosi , maham to khone aro30 gereftim :D
11 pm : mobarake !!!

ا شنبه :

0:30 am : bazam "mahtab ... darya ... sahel ... ghelyooon ... jaye khalie to :( ..."
1 am : maste ... mastam !!! (albate ba ghelyoonaaaaaaaaaa!)
8 am : ghoooghooli ghoghoo Badakhlagh ! goood morning ! daram miyam !
10 am : rasti yadame eyd vasam Farshe ghermez pahn kardi , hanoz darish ?
5 pm : farshe ghermez ra pahn kon ke oomadam ! alan ghazvinim :D
7 pm : mano begir ke ooomadam !

جواب تمام این اس ام اس ها میدونین چی بود ؟ FAILD !!!

پ.ن ۱ : نکنه خودمم هم Faild شدم !؟ شاید هم Game over ! ...
پ.ن۲ : دستم را میگیری ؟! با من می مانی ؟! ...

TRIZ نامه

خدا رو می خوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام
خدا رو می خوام نه واسه مشکل و حل غصه هام
خدا رو دوست دارم نه واسه ی  جهنم  و  بهشت
خدا رو دوست دارم  ولی  نه واسه ی زیبا و زشت
خدا رو می خوام  نه واسه ی سکه و پول و مقام
خدا رو می خوام که فقط تو رو نگه داره برام

پ.ن۱ : خدا رو می خوام که فقط تو رو نگه داره برام ...
پ.ن۲ : دستم را بگیر ... در کنارم باش ... همین ...


نمیدونم با تکنیک TRIZ برای حل مسائل آشنا هستین یا نه ! درواقع TRIZ نوعی حل مساله بروش خلاقانه است و در ایران TRIZ را با عنوان نوآوری نظام یافته ترجمه کرده اند ... هفته گذشته کارگاه یک روزه ای توسط انجمن مهندسین صنایع برگزار شد و من از طرف شرکت در این کارگاه شرکت کردم ...

نکات جالبی این مبحث داشت ، یکی از مسائل جالب این بود که اوج بروز خلاقیت در انسان در سن ۱۴سالگی است ( در مدل ارائه شده دیگر ۱۶سالگی عنوان شده ) وبهمین خاطر است که در موسسات ما اینهمه انسان خلاق وجود داره !!! در واقع TRIZ ارائه راهکار در رویارویی با تناقضات و مشکلات در مسایل است در قسمتی از این مبحث به مقایسه رویارویی افراد در سنین مختلف با مسائل میپردازه ، بعنوان مثال :

تفکر بالغ: از تناقضات میترسد و از ان اجتناب میکند .
تفکر کودکانه : از تناقض نمیترسد و از بحث در ان باره لذت میبرد .
تفکر TRIZ : عاشق تناقضات است و به دنبال تناقضات در مساله است .

...

تفکر بالغ: از طریق یک طوفان ذهنی سعی در حل مساله دارد و در صورتی که راه حل مناسب نیابد سعی میکند آنرا فراموش میکند .
تفکر کودکانه : صورت مساله را پاک میکند اگر نتواند مساله را حل کند عمدا طوری شرایط مساله را تغییر میدهد که مساله از بین برود !
تفکر TRIZ : میکوشد مساله اصلی را با مساله دیگر که راه حلی برای آن وجود دارد تتطبیق دهد و یا حتی جایگزین کند و از ان طریق به حل مساله اصلی برسد .

پ.ن۱ : ای کاش میشد همه مسائل را با TRIZ حل کرد !
پ.ن۲ : تو هی بیا اینجا در مورد تریز بنویس هری پاتر تو اولین روز فروشش تو امریکا ۸.۳۰۰.۰۰۰نسخه فروخت ! (لینک خبر)

Dog Day Afternoon نامه

دستم را بگیر ...
در کنارم باش ...
تا ابد ...

پ.ن : بیشتر بگم ، دعوام میکنه ! ( شاید واسه همین سه تا جمله هم دعوام کنه ! )


بعضی روزها واقعا یه Dog day Afternoon به تمام معناست نه فقط بعد از ظهرش کل روزش ... روز ۵شنبه ، سرکار خانم گربه بهمراه دوتا از فرزندان دلبندش وارد اتاق سرور ما گردیدند و چشمتان روز بد نبیند ، سویچ مربوط به کابل نوری را کامل ترکاندند ، پنل مربوط به برق را قطع کردند و تمام سرورهای ما را خاموش فرمودند و برای خودشون کلی خوش بودند ... حالا همه اینها به کنار موقع گرفتنشون چه فیلمی شده بود ... داخل RACK های سرور قایم باشک بازیشون گرفته بود ... بین کابلهای شبکه وول میخوردند و ...

سرکار خانم مادرشون هم هر از چندگاهی از کانال سری بیرون برمی آوردند و با چشمانی زل زده به ما میگفت :جرات داری برو طرف بچه های من ...

بعد از خارج کردن بچه گربه ها از اتاق متوجه شدیم بعله ! سرور اینترنتمون مرده ! کابلهای فیبر نوری قطع و شبکه بی سیم مرخص ...

خلاصه سیستم میستم تعطیل ... بخش فروش ، انبار ، حسابداری ، اداری ، همه و همه صداشون دراومده بود که اقا فروش ویژه روز پدر را مختل کردید ... ما هم کابل دست مشغول راه اندازی شبکه شرکت شدیم ... یه حمالی به تمام معنا ... یعنی عملا تا ظهر سیستمهای شرکت قطع ، خروجی تعطیل ! مسئول همه اینها هم کارشناسان سیستم !!!! بعد از ظهر ۵شنبه هم شرکت تعطیل !!!

مهندس ناظر تاسیسات میگفت ، چند روز بود تو کانالها اونها را دیده ولی چون سرکار گربه ، بچه داشته (!!!) دلشون بحالش سوخته بوده !

پ.ن۱: قراره اگه بتونم روزانه اپ دیت کنم ! پس دیگه بهتون نمیگم خودتون با زبون خوش میایین میخونین !
پ.ن۲: جمعه هم اصلا حس خوبی نداشتم !
پ.ن۳: هنوزم دوستم داری ؟!

بدون عنوان نامه

دوست داشتم در مرگم گریه کنی چون دوستم داری
اما ...
شاید گریه خواهی کرد ، آنهم برای نبودنم !!
آرزو داشتم بگویی ...
...

الان کاملا بهم ریخته ام ... بقول معروف تعطیل تعطیل ...

پ.ن :قول داد تا یکماه خوب باشه ... منم قول دادم چیزی نگنم ... پس بقولم عمل میکنم و چیزی نمیگم ...


بدون مقدمه وارد اتاق شد و یه چک ده میلیون ریالی داد بهم و گفت : اینم بابت زحمت هایی که تو این یکی دوماه کشیدی !!!!

« وبلاگ آسمونی » نامه

گذشت !
                     میگذرد !
                                        خواهد گذشت !

« زندگی »

و آنچه می ماند 
              « خاطره » است
و
ماندگارتر

« خاطره با تو بودن »

همیشه همین مشکل را داریم ... تا وقتی به چیزی اهمیت نمیدی ٬ همه چی به خوبی و خوشی در حال گذر است ... روزها و شبها ... ساعتها و دقایق ... اما تا برات مهم میشه ... مشکلات و « شرایط » شروع میشه ...

پ.ن : شرط خیلی سختیه ... نمیتونم ... یعنی نمیخوام باز « خاطره » بشم ...


پنج شنبه مراسم تولد بلاگ اسکای در باشگاه وبلاگ نویسان برگذار شد ٬ ما هم یه سری زدیم ... برخلاف تصورم مجلس ساده ای بود ... حدود ۶۰نفر از جامعه وبلاگ نویسان بلاگ اسکای دور هم جمع بودیم ...  سخنران هم که طبق معمول اقای ابطحی  ... آقای ابطحی در بین سخنانش در مورد حرفه ای شدن و بلوغ وبلاگ نویسی اشاره کرد و معضلاتی را هم نام برد مانند اینکه میانگین سن وبلاگ نویسان حدود ۱۷٬۱۸ سال است ... من لحظه ای به چهره حضار نگاه کردم و دیدم میانگین سن افراد شرکت کننده بین ۲۳تا۲۵ است ... حالا این ۵سال تفاوت سنی را باید مسئولین بلاگ اسکای که امار دقیقی دارند را ارائه کند ... خلاصه یه جورایی بهم برخورد ... چون ایشان تلویحا اشاره کرد که وبلاگ نویسی بچه بازی شده است !!!! در صورتیکه تفاوت زیادی بین وبلاگ های بچه بازی و بقیه وبلاگهاست ... (شاید ما هم جزو همون وبلاگهای بچه بازی باشیم !!! ) ... ولی در هر صورت بعید میدانم میانگین سن وبلاگ نویسی ۱۷ سال باشد  ...
بعد از سخنرانی ٬ مدیران سایت کیک را بریدند و سپس موسیقی سنتی شنیدیم  و سپس پذیرایی شدیم ... در ضمن قراره بهمون یکماه اینترنت ای دی اس ال هم بدهند ( البته اگه مثه مهریه نشه ... راستی محل ما هنوز ای دی اس ال نیومده ! پس پولش را هم بدن قبول داریم ) ... عکسهای شب چله چلچراغ را هم رو یه سی دی به اقای ابطحی دادم ( نیما (اکبرپور) نیومدی از دستت رفت !! )

راستی یکی از ستاره های سهیل دنیای وبلاگ را هم در انجا دیدم ( ماشالا هزار ماشالا خانوم دکتر ٬‌ بزرگ شدی !!!! )

پ.ن۱: عکسهای مراسم را همین روزها میذارم !
پ.ن۲: همچنان میگیرند و میبرند ! پس هستند !
پ.ن۳: ... ادامه دارد

پس نوشت : خیلی فاز میده ! سیب زمینی سرخ کرده ! با سس سفید ۱۰۰تومنی ! سالاد کلم ! چیپس و پنیر ! هات داگ مخصوص !! به همراه آب معدنی ! نوشابه و دوغ !!!!  !! تازه « رژیم » هم منو گرفته !!!

« برداشت » نامه

نیازمند چیزی بودم که باورش کنم
نگاهت بر من افتاد و باور کردم
خواهان کسی بودم تا باورش کنم
خود و افکارت را با من تقسیم کردی
و باورت کردم
این است دلیلش
...


برداشت اول :

جاده شهررضا ٬ اصفهان ! ساعت ۷بعد از ظهر ! پلیس راه شهر رضا را به آرامی عبور میکند ! هنوز ۵۰۰متر از پلیس راه نگذشته ! در ایینه ماشین سه موتور سوار دیده میشوند !! چراغ میزنند ! راننده توجه نمیکند ! یکی از موتورسوارها با سرعت از او سبقت میگیرد و در جلو ماشین قرار میگرد ! تابلو ایست را نشان میدهد اشاره میکند که در کنار جاده بایستد ...
دو موتور سوار دیگر در دو طرف ماشین قرار میگیرند ... ناگهان ۴ نفری که در طرفین ماشین قرار دارند بوسیله لوله هایی که دارند شیشه های ماشین را میشکنند !!! راننده بلافاصله ماشین را به حرکت در می اورد و موتور سواری که در جلو اتومبیل قرار دارد را به زمین میزند ولی ماشین حرکت نمیکند ! دو نفر از طرفین ماشین از پنجره داخل میشوند !!! راننده دنده عقب میگیرد ! یکنفر از انها به بیرون پرت میشود ولی نفر دیگر همچنان در حال درگیری با راننده است ! در یک لحظه راننده در را باز میکند و شخص به بیرون پرتاب میشود !! پسر عموم به سرعت از منطقه دور میشود !!!!
جستجوی نیروی انتظامی و شورای محل هیچ نتیجه ای ندارد !!!

پ.ن : روسری کوتاه باعث برهم زدن امنیت ملی میشود !!!!

برداشت دوم :

خیابان صاحب جمع از شلوغترین مناطق بازار است ... ساعت ۷ بعد از ظهر ...
از دوستانش خداحافظی میکند هنوز از دوستانش فاصله نگرفته ... یک موتور سوار دو ترک به او نزدیک میشود  ..
- اقا ببخشید ! این ادرس را میدانید کجاست !
- کدوم ؟!!
ناگهان چاقویی را در پهلویش احساس میکند !
- آروم گردنبندت را باز کن و جیبهایت را هم خالی کن !!
با یه حرکت چاقویش را به زمین می افتد ... با هم گلاویز میشوند ... دوستانش به کمکش می ایند و یک نفر از سارقین با گردنبند فرار میکند و دیگری توسط پسر عموم و دوستانش دستگیر میشوند ! پلیس ۱۱۰ می آید ...
- جناب سروان این اقا گردنبند مرا سرقت کردند و دوستش هم فرار کرده ...
- نه جناب سروان ! گردنبند کدومه ! ایشون به من فحش داد منم باهاشون درگیر شدم !! سه نفری منو زدند اینم جای کبودیش !!!
به کلانتری میروند ...
مشکلات پس از ساعات اداری در کلانتری !!!
ارام به پسر عموم میگه : اگه قبول کنی دعوا کردیم گردنبندت را بهت پس میدم وگرنه برو دنبال شکایت و بقیه کارها ... !!!
ساعتی بعد گردنبند در همان محل درگیری روی زمین پیدا میشود !!!

پ.ن : مانتوی کوتاه باعث اخلال در امنیت میشود !!

برداشت سوم :

میدان هرندی ( دروازه غار ) یکی از شلوغترین مناطق جنوب شهر است که بورس فروشنده های لوازم یدکی ماشینهای سنگین است ... ساعت ۷ بعد از ظهر ...
موتور را در پیاده رو خاموش میکند ... وارد مغازه میشود و سئوالی میکند و به بیرون بر میگردد !!! موتور نیست !!! شما بجای پسر عموی من بودید چه احساسی به شما دست میداد !!!

پ.ن : وسایل نقلیه ایه که حاوی افراد بد حجاب باشد توقیف میشود !!!!!!!

فاینال پ.ن : طفلی پسر عموهای من !!! کی نوبت من میشه !! خدا منو بخیر بگذرونه !

« کربلا » نامه

عده ای گفتند که این قسمت بود
عده ای دیگر بگفتند که همت بود

ای آمده در سرزمین وحی اگه باش
نی همت و نی قسمت و این دعوت بود

واقعا اینکه میگن باید دعوت بشه برام ثابت شد ...
دو نفر از مدیران شرکتمون از ماهها قبل برنامه ریزی کرده بودند که تحویل سال را کربلا باشند ... قرار بود با یه کاروان از مشهد قبل از ما اعزام بشن . از ۲هزار نفر سهمیه مشهد ، ۲۰۰نفر سهیمه را کم میکنن و هر دوشون جزو حذف شده ها قرار میگیرند ولی من در هفته پایانی سال همه کارهام انجام شد ... امیدوارم مهمون خوبی بوده باشم ...

تو بین الحرمین و نجف به یاد همتون بود ...


با لهجه عربی پرسید : انت ایرانی ؟
گفتم : نعم ! من التهران !! چطور ؟!!!!
گفت : ایرانی برادر عراقی ! انت شیعه انا شیعه ! شیعه با شیعه برادر !!! من تهران بودم رفتم مشهد !! امام رضا !
منم فقط نعم نعم گفتن بلد بودم گفتم : نعم !! آف کرس !!!!!!!
گفت : چند وقته فی کربلا ؟ ( فارسی صحبت کردنش مثه عربی صحبت کردن ما بود !!همه چی را با هم قاطی میکرد  )
با انگشت نشون دادم : ثانی !!
گفت : کربلا چطور !!
گفتم : کربلا خوب ولی خیلی کثیف !!
گفت : کربلا خوب ولی کثیف ! تهران تمیز ولی دزد کثیر !!

شما بودین چی میگفتین ؟!!!!


زندگی بعضی وقتها یه تلنگرهایی ( به فتح ت و ل و ضم گ !!) به آدم میزنه ...
تو اوج سلامتی ، یه بیماری ! تو اوج خوشبختی ، یه مشکل ! و تو اوج لذت ...
بعضی وقتها بهتره به اطرفامون با دقت بیشتری نگاه کنیم ...

پ.ن۱ : مطمئن باشین اگه همت کنیم ... بازم دعوتمون میکنه !!!

« اس ام اس » نامه

تو سال گذشته ... در ! دیوار ! چوب ! تخته !  با من فرقی نداشتن ...
... ولی تو برام فرق داشتی ...


۱- دو روز دیگه بهار میاد ، همه چی تازه میشه !! سال ، ماه ، روز ، هوا و طبیعت ! ولی یه چیز کهنه میشه که به همه این تازگی ها می ارزه اونم دوستیمونه !!! (ه)

۲- این اس ام را تا 4شنبه نخون ..میگم چهار شنبه.. فکر کردی میخوام سال نو را تبریک بگم ! عمرا ! یادت باشه اخرین نفری که تو سال جدید حالت را گرفت من بودم . (م.ز)

۳- happu new year  امیدوارم سال خوبی را پیش رو داشته باشی . (ب)

۴- پیشاپیش اغاز سال 14086اهورایی ، 7029 میترایی ، 3745 زرتشتی ، 2566 شاهنشایی ، 1386 خورشیدی و 6757 عاشوری فرخنده باد . (ب)

۵- امروز ذونفر از من ادرس و شماره تلفنت را گرفتن و قول دادن که سال دیگه هر روز بهت سر بزنن ! یکی خوشبختی و اون یکی موفقیت . (پ.گ)

۶- درود بر ایران و ایرانی ! با گرامیداشت 29 اسفند و یاد دکتر مصدق ، جشن نوروز برشما خجسته باد . (ح.ن)

۷- بر ما سالی گذشت ، بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی . امید که آن کهنه رفته باشد به نکویی و این نو همی اید به شادی . (ن.ق)

۸- سایه حق ، سلام عشق ، سعادت روح ، سلامت تن ، سرمستی بهار ، سکوت دعا ، سرور جاودان . این است هفت سین ما ! (ن.ق)

۹- انیشتن ، رازی ، نیوتن ، ادیسون ، گراهام بل ، من و دیگر اندیشمندان بزرگ جهان سال نو را به شما تبریک میگوییم . (م.ک)

۱۰- دنیا را برایت شاد شاد ، و شادی را برایت دنیای دنیا آرزومندم . از امروز هرروزتان نوروز ، نوروزتان پیروز . (س.ن)

۱۱- میکائیل ، جبرائیل ، اسرافیل ، من و دیگر فرشتگان سال خوبی را برایتان ارزومندیم . (م.ک)

۱۲- با ارزوی 12ماه شادی ، 52 هفته خنده ، 365 روز سلامتی ، 8760 ساعت عشق ، 525600دقیقه برکت ، 3153000ثانیه دوستی برای تو دوست گلم . (آ.م)

۱۳- نوروز1386 مبارک ، دلتون پر نور ، قلبتون لبریز از عشق ، زندگیتون پر صفا باد . (آ.م)

۱۴- سال جدید مبارک میخواستم برات سبزه بفرستم گفتم شاید بخوریش برات اس ام اس زدم ! (ش.ا)

۱۵- ****(((( بوم )))) ***** اغاز سال 1386 خورشیدی و عید نوروز هنوز نشده ! یکی ... (م.ر)

۱۶- فرا رسیدن بهار و نوروز باستانی ، پیشاپیش بر شما و خانواده محترم مبارک ، با ارزوی سلامتی و توفیق روز افزون در سال جدید . (م.ز) ( این پبام روز اول عید به دستم رسید )

۱۷- میدونم این روزا انواع و اقسام تبریک نوروز برات میرسه ! پس من فقط ایتو از خدا برات میخوام 1000بار سلامتی 300بار شادمانی 80 بار پیروزی و 6 بار امید و 1386 بار برکت . (غ.ک)

۱۸- اگه شما هم فکر میکنی احسن الحال تو سال جدید ، ظهور اقامون امام زمانه ... بیایین دعا کنیم تو سال جدید احسن الحال نصیبمون بشه . (ن.ق)

۱۹- باغ جنت همه وقت از آثار صحبت دوست ** تازه ، عطرافشان ، گلباران باد . نوروز بر شما مبارک . (ر.ر)

۲۰- دلم میخواست برای عرض تبریک ، دانه سیب ، شاخه سنبل ، یا یه بغل سبزه به سوغات آورم ! دیدم جنبه نداری قبل از سال تحویل میخوریش ! (د.ز)

۲۱- نوروز باستانی بر شما مبارک باد !!!!(ع.آ) (کوتاهترین پیام )

۲۲- 1 نفس یاد خدا ، 3 سبد خاطره آسوده و شاد ، 8بغل شبنم آرامش صبح ، 6هزار آینه از جنس دعا ... همه تقدیم تو باد . (ن.ک)

۲۳- ساحل سرسبز سعادت سرخوشی سلامتی سربلندی و سرور بهمراه یک دسته گل سنبل و سوسن تقدیمتان .(م.ر)

۲۴- مانده تا یخ زمین آب شود ، مانده تا سینه ما پر شود از صحبت سنبوسه عید *** پس چه باید بکنم من که در موسم بی چهچهه سال ، تشنه زمزمه ام ... فرا رسیدن شکوفه های طبیعت و عید سعید بر شما مبارک . (س.م)

۲۵- فرا رسیدن عید نوروز و بهار دل انگیز را تبریک عرض نموده و روزگاری سرشار از شادی و طراوت همراه با سعادت و سلامتی برایتان ارزومندم . قدمهاتون استوار ، ایمانتون پایدار و قلبتون از آرامش الهی سرشار باد (ح.م)

۲۶- سالی همرنگ بهار ، طراوتی چون تابستان ، زیبایی چون پاییز و با برکتی چون زمستان برایتان آرزومندم . (ح.د)

۲۷- بهار تکرار گل است و بهشت تکرار بهار با ضریب بی نهایت ! اگر بهار را در خود تکرار کنید بهشت همین جاست ! پس بهار بهشت آفرین بر شما مبارک . (ن.ک)

۲۸- یک آسمون گل یاس و میخک * یک دریا عشق و اشتیاق و پولک ** یه حس مهربون یه قلب کوچک * فقط میخواد بگه عید نوروز مبارک ( ناشناس !!!)

۲۹- بخت یار ، سازهای عاشقان همواره کوک ، سال برکت ، سال شادی ، سال خوک !!! ن.ق

۳۰- در پناه خداوند منان و زیر چتر پر مهر امام زمان (عج) ، امید است که سال 86 را سال پیوند با حضرتش قرار دهیم . (ت)

۳۱- محرابی هست ، سیب هست ، ایمان هست ، آری تا شقایق است زندگی باید کرد .. بهاری رنگارنگ و سالی پر خیر برکت تقدیم شما و خوانواده محترمتان ... (ا)

۳۲- مثل ماهی زنده ، مثل سبزه زیبا ، مثل سمنو شیرین ، مثل سنبل خوشبو ، مثل سیب خوشرنگ و مثل سکه با ارزش باشید .(ر.غ)

۳۳- سال نو مبارک ، تو اولین شب جمعه سال اموات را فراموش نکنیم !!! یه فاتحه+سه صلوات (دوستدار اموات ٬ پسرخاله ام )

۳۴- تام کروز ، براد پیت ، الپاچینو ، من ، دیکاپریو و دیگر خوشتیپ های جهان سال نو را به شما تبریک میگوییم .(ناشناس!!!)

پ.ن۱ : اینهمه تبریک ! این همه دعای خیر ! (با حذف تکراری ها)  کدومش فقط فوروارد بوده کدومش از صمیم قلب بوده !!!؟
پ.ن۲ : خدایی اینهمه استعداد !!! بعد میگن فرار مغزها !! این همه مغز پر استعداد داریم !!

پ.ن۳ : فکر نمیکردم سال نو را بهم تبریک نگن !! زندگی همینه !

پ.ن۴ : قرار بود واسه همدیگه موقع تحویل سال دعا کنیم ! فقط دعای یک نفر برام گرفته !!

پ.ن۵ : ۳روز دیگه این موقع ...

پ.ن۶ : برام دعا کنید ... بقول معروف حلالم کنید ... خدا نگهدار ... 


پس نوشت : خواب دیدم خشایارشاه از فرط عصبانیت از فیلم سیصد زنده شده و دارد لشکر جمع می‌کند تا به هالیوود حمله کند. چشمش افتاد به پوستر احمدی نژاد که شالی سیاه و سپید دور گردنش بود. دستش را مشت کرده دهانش باز و دندانهایش هویدا بود.
عقب عقب رفت با لکنت زبان پرسید: این تصویر از آن کیست؟!
پاسخ شنید این حاکم امروز ماست.! با دو دست چنان بر فرق کوبید که نقش زمین شد.
قبل از رحلت مجدد گفت: آبروی گذشته پیشکش, آبروی امروزتان را نجات دهید...

پ.ن پس نوشت۱ : همچنان فیلم ۳۰۰ در صدر فیلمهای پرفروش روز قرار دارد !!!
پ.ن پس نوشت۲ : این نوشته به هیچ عنوان سیاسی نیست !!!